ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم
این یک دم عمر را غنیمت شمریم
فردا که از این دیر فنا در گذریم
با هفت هزار سالگان سر به سریم
آمده بودی.جلوی صورتم ایستاده بودی و فریاد می زدی.دیده نمی شدی ولی از نفس هایت که توی صورتم سیلی می زد می فهمیدم که فاصله زیادی نداریم.
عرق روی پیشانیم چنگ می زد و می گفتم:نه
می گفتی:باور کن...هستم.
برای باوراندن من رسولانت را آوردی و من می گفتم:نه...نه...نیستی
گفتم به رسولانت اعتماد ندارم.خودت بیا و بگو.
آتشی جلوی چشمانم گذاشتی و من از سوزندگی آتش...از اجبار گفتم...آری ه...س...ت...ی
چند روز که نه...چند ماهم نه...یک ماه و چند روز پیش بابابزرگم فوت کرد.من و اون خونه بودیم وقتی برگشتم نیگاش کردم دیدم داره زیر لب ورد می گه و از چشماش فقط سفیدیش مونده.می لرزید و یکدفه آروم شد و پر کشید.صدای بال زدنش هنوز توی گوشم.اون صحنه حک شده توی ذهنم و همیشه جلوی چشام مثل یه نوار فیلم داره تکرار می شه.از اون موقع خیلی از مرگ می ترسم.چون فهمیدم که خیلی بهم نزدیکه.بعضی شبا از خواب می پرم و با وحشت به این فکر می کنم که مبادا مرده باشم.وقتی دیدم بابابزرگم در فاصله یک نفس تا نفس بعدی زندگی جدیدشو توی یه دنیای دیگه شروع کرد دیگه کمی با احتیاط نفس می کشم و قدرشو می دونم .این تجربه گرچه خیلی سخت و تلخ و ناراحت کننده بود ولی چشامو باز کرد و همیشه از بابابزرگم که خودشو فدا کرد تا نوه نادونش یه چیزی یاد بگیره ممنونم.امیدوارم که خدا رحمتشو ازش دریغ نکنه.آمین
امروز می خوام چند تا کتاب بهتون معرفی کنم که خودم واقعا از خوندنشون لذت بردم.حتما اگه اهل کتاب خوندن باشید خوشتون میاد.
1.نان آن سال ها هانریش بل
2.تریستانو می میرد آنتونیو تابوکی
3.کشور آخرین ها پل استر
هفته گذشته دو تا نمایشنامه از بهرام بیضایی خوندم :
چهار صندوق
شب هزار و یکم
از خوندنشون پشیمون نمی شید.قول می دم
نظر من شاید با خیلی از شماها فرق داشته نداشته باشه نباشه.....نمی دونم
خوب هر کس یه نظری داره که به خودش مربوطه.هر کسم از صندوق یه تصوری داره که اکثر این تصورا به هم خیلی نزدیکه.خود صندوقم با صندوق دیگه خیلی فرق داره:صندوق صدقات داریم که خودم یکی هیچ اطلاعی ازش ندارم که چه جوریه فقط گاهی اوقات از کنارش رد می شم.صندوق پستی داریم که اینم دیگه تو این عصر تکنولوژی استفاده زیادی ازش نمی کنیم.گاو صندوق داریم که(خوش به حال اونایی که پولاشون اوووووووونقد زیاده که احتیاجشون به این صندوق می افته من که فکر نمی کنم احتیاجی به یه همچین صندوقی داشته باشم)این نوعشو بیشتر اونایی که فکر می کنن مرد شدن استفاده می کنن.یه نوع دیگه هست که خانوما عاششششششقششن (صندوق طلا و جواهرات)که الحمد الله که هیچ کدوم از اینا رو ندارم به همین خاطر مجبور شدم که یه صندوق واسه خودم دستو پا کنم اینم از صندوق من خوشتون میاد؟؟؟؟؟؟